| 3 نظر ]
حسین رونقی پیش از بازگشت به زندان یک روز پیش از بازگشت به زندان : برای ساختن فردا، تغییر را باید از خودمان شروع کنیم.. ...
ادامه نوشته ... »
| 1 نظر ]
برای مادرم ؛ گفتی بایست ایستادم ، گفتی بخند خندیدم ، اما نگفتی گریه کن اشک بریز همانگونه که نگفتی طلب عفو و بخشش کن ! اما خوب یادم هست که گفتی شیرم را حلالت نمی کنم اگر از این بی وجدان ها طلب عفو کنی . برای خواهرم ؛ راست می گویی چرا نباید در این دوران انسان باشیم و مثل انسان زندگی کنیم ، گفتی برو و مردانه بایست ، گفتم خواهرم یادت باشد که رمز ماست ایستاده مردن . برای پدرم ؛ روزها سخت و...
ادامه نوشته ... »
| 5 نظر ]
چندی پیش مطلبی تحت عنوان تلخ تر از تلخی ، گزارش یک واقعه ! منتشر کردم . این گزارش در مورد دخترمعلولی به نام هانیه بود که صبح 26 مرداد 1391 بعد از زلزله آذربایجان در روستای سرند ورزقان رها شده بود ، به گفته مددکاران زن حاضر در کمپ سرند تمام بدنش کبود بوده ، دست ها و پاهایش که جای طناب در آن نمایان بود کبود شده بود و با توجه به شواهد ، مددکاران زن از احتمال قوی تجاوز جنسی به این دختر بی گناه خبر می...
ادامه نوشته ... »
| 1 نظر ]
عکس از حسین رونقی   مردم شهر ملکان یکی از شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی صبح روز چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب به کنار رودخانهٔ شهر می‌روند و جشن چهارشنبه سوری را بر پا می‌کنند. مرد و زن با آب رودخانه صورت خود را می‌شویند و سنگی به آب پرتاب می‌کنند تا درد‌ها و رنج‌های گذشته را از خود دور کنند. دختران جوان بر چشمان خود سرمه می‌کشند و ناخن‌های خود را کوتاه کرده و کوزهٔ خود را پر از آب...
ادامه نوشته ... »
| 9 نظر ]
سرزمین ما همیشه مورد هجوم افکار بیمار بوده و خواهد بود به جرات می‌توانم بگویم آنچه در ایران امروز اتفاق می‌افتد مانند حرکت نفرت پراکنانه و تاسف بار عده‌ای از پان ترک‌ها در حاشیه دیدار فوتبال زاییده چنین افکاری است. آن‌ها که هم میهنان فارس زبان ما را متهم به توهین کردن، شوونیسم و فاشیست بودن می‌کنند خوب می‌دانند که خودشان عقایدی‌نژاد پرستانه دارند و بیش از هر تفکری به دیگر هم میهنانشان توهین...
ادامه نوشته ... »