| 0 نظر ]

آن خس و خاشاک تویی
پست تر از خاک تویی
شور منم نور منم
عاشق رنجور منم

زور تویی ، کور تویی
هاله بی نو تویی

دلیر بی باک منم
مالک این خاک منم

بخاطر تهدیداتی که در این چند وقت دامن گیرم شده و آرامش را از من سلب کرده بود نمی خواستم بنویسم ولی مگر می شود با این همه ظلم آشکار سکوت کرد ؟ هنوز خون ندا خشک نشده است ، هنوز صدای تیرباران جوانان ایرانی در میدان آزادی فروکش نکرده است ، هنوز خون دیوار های دانشگاه را نتوانسته اند پاک کنند ، هنوز از خیابان ها و دانشگاهها خون می جوشد ! اشک های دخترکی که زیر باطوم های کوردلان شما بشدت آسیب دیده بود همچنان خاک را خیس می کند ! صدای دانشجویان دانشگاهمان که زیر باطوم ماموارن امنیتی شما کتک می خوردند هنوز به گوش می رسد ! شما انتظار دارید بخاطر ترس از جانی بی ارزش که فقط زنده بودن را تجربه می کند سکوت کنم ؟ نه ، دیگر قصد جنگیدن دارم جنگ با ظلمی که روز را برای مردم شب کرده است ! می خواهم برای زندگی کردن بجنگم حتی اگر زنده نمانم !

این حق کشی نیست پس چیست ؟
پیرمردی که دراتوبوس کنارم نشسته بود و با بی سوادیش حساب یک و دوی انتخابات را می کرد می گفت چطور من نوشته ام فلانی به اسم فلان یکی در آمده است ؟ می گفت اگر این حق کشی نیست پس چیست ؟ برادر من واقعا چگونه می خواهی جواب این انسان ها را بدهی ، مگر جوابی هم خواهی داشت ؟

میزان حرف زور است رای ملت نیست !
برادر محترم بهانه را کنار بگذاريد؛ از خدا بترسيد؛ با مردم بازی نکنيد؛‌ رأي مردم را هيچ حساب نکنيد؛‌ مردم را به حساب بياوريد. شما اگر به رای مردم اعتقاد دارید دوباره انتخابات را برگزار کنید . شما مگر پیروز این میدان نیستید ! پس از چه می هراسید ؟ بگذارید انتخابات باری دیگر برگزار شود تا نتایج کاملا بر مردم مشخص شود !
شما که پیروز میدان هستید پس این همه سرکوب و بازداشت فعالان اصلاح طلب چیست ؟ می خواهید محکم کاری کنید حق دارید ولی حرفتان را با عملتان یکی کنید . مگر سانسور اینترنت و نشریات ، قطع شدن اس ام اس ها ، موبایل ها و ... برای ایجاد خفگان نیست ؟

هيچ فرد و گروهي حق تحميل كانديدا به مردم ندارد !
مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و دسته اي حق تحميل فرد و يا افرادي را به مردم ندارند. هيچ كس نبايد توقع داشته باشد كه ديگران اظهارنظر و اظهار وجود نكنند. ( صحيفه امام- جلد 21- صفحه10 )

با «احتمال» خيانت، به كسي رأي ندهيد!
سرنوشت خودتان را به اشخاص امين بدهيد، سرنوشت خود را به افرادي كه محتمل است خيانت بكنند، ندهيد. ( صحيفه امام- جلد 8- صفحه 385 ) اگر سستي كنيد كساني كه مي خواهند مملكت را به باد فنا بدهند روي كار مي آيند ( صحيفه امام- جلد15-صفحه 28 ) مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني رأي دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند ( صحيفه امام- جلد 21- صفحات 10 و 11 )

غلط مي‌كني قانون را قبول نداري؛ قانون تو را قبول ندارد !
* من باز به همه اين آقاياني كه مي‌خواهند نطق كنند و اعلاميه بدهند و نمي‌دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاين مزخرفات، به همه اينها اعلام مي‌كنم كه برگرديد به اسلام، برگرديد به قانون ، برگرديد به قرآن كريم ،‌ بهانه درست نكنيد كه اسباب اين بشود كه شما همه به انزوا كشيده بشويد. من به بسياري از شما علاقه دارم و ميل دارم كه همه به قانون عمل كنند و همه در جاي خود باشند و چنانچه اين‌طور نباشد،‌ مسئله طور ديگر خواهد شد. (صحيفه امام جلد 14 صفحه 415)

شورای نگهبان که مدعی راستی و درستی هست و به گفته آقایان آخرین مرجع قانونی هست بلاخره بعد از فریب مردم ، دهمین انتخابات ریاست جمهوری را که از نظر بسیاری از احزاب و گروهها مشروعیت ندارد و قانونی نیست تائید کرد ، و بیشتر از پیش مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برد ، برادر من آمریکایی یا اسرئیلی نیستم یا از کسی خط نگرفته ام که آشوب اغتشاش بوجود آورم و از برادران بی وجدان و بی انصاف بسیجی و امنیتی نیستم که میهنم را بفروشم و مردمم را بکشم !

بارها تاکید کردم من یک جوان ایرانی میهن پرست و متعهد به اصول انسانی هستم من از خشونت دوری می کنم و حتی با کسانی که ما را می زنند و می کشند مدارا می کنم برادر من دختران و پسران این خاک زیر گلوله ها ، باطوم ها و ضربات نوچه های شما زخمی یا کشته شده اند و می شوند با این حال فکر می کنید که اگر ما را تهدید کنید ، بگیرید و بکشید باز سکوت خواهیم کرد ؟

برادر محمود من دوستت هم ندارم ولی توصیه ای به تو می کنم ، دیگر زمان آن نیست که با زندان و گلوله و اعدام مردم را بترسانی و بخواهی بر آنها حکومت کنی ، برادر اگر می خوای بیشتر از این آبروریزی نکنی و خون بی گناهی را نریزی این نوچه هایت ( ماموران امنیتی و لباس شخصی ) را جمع کن ، بگذار مردم حرفشان را بزنند ، رایشان را که توسط چند بی وجدان دزده شده است پس بگیرند ، خشونت بس است مردم را نزنید ، نکشید ، با این کار خواب را از چشمان خودتان می دزدید و آرامش را از خانه هایتان بیرون می رانید اینقدر بی قانونی نکنید که همین قانون بی انصاف شما یقه خودتان را خواهد گرفت ! می توانم حس کنم که چه آشوبی در وجودتان هست چون از این می هراسی که مردم قدرت و ثروت را از تو بگیرند !

برادر محمود هشدار می دهم ما خس و خاشاک ها این بار آماده ایم برای زندگی کردن بجنگیم حتی اگر زنده نمانیم ! ما اهل معرفت و صداقت هستیم بخاطر آن است که با شما نمی سازیم ما سردارها و مبارزان زیادی داشتیم که برای آزادی و ایران مبارزه کردند ، در این زمان هم کم نیستند مبارزانی که در مقابل حاکمیتی ظالم که مردم را می کشند و فریب می دهند خواهند ایستاد یک روز با شرف و آزاد زندگی می کنیم ولی هزار سال زیر ظلم و ستم شما نخواهیم ماند ! ننگ بر دولت مردم فریب ، مرگ بر دیکتاتور ، شاید روزی بخاطر فریاد حق طلبی در بند شما باشم و خواهم ایستاد !

این حق کشی نیست پس چیست ؟

ما بسیاریم ! بدنبال آزادی و بدنبال میهنمان !

تا آخرین نفس برای زندگی کردن ایستاده ایم ! برای آزادی
دانشگاه پادپان نیست !

گیریم که می کشید ! ... با رویش جوانه ها چه می کنید ؟

ما اهل معرفت و صداقت هستیم با برادرکش ها هم مدارا می کنیم !

شما برادر کش و بی معرفت هستید !
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
گیرم در باورتان به خاک نشستم
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان
زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

برادر محمود وقتی به شما نگاه می کنم میر حسین موسوی دوران نخست وزیری را در شما می بینم ! که هر دو به دلایلی واقعیت ها را کتمان کرده اید و خواهید کرد ! نمی دانم باید به کتمان حقایق دروغ گویی گفت یا اینکه باید اسم دیگری برای آن برگزید !

برادر محمود عنوان کردید که ما دانشجوی ستاره دار نداریم و اگر هم بوده دولت نهم سعی بر این داشته که به این امر خاتمه دهد ولی حافظه تاریخی من یادآور این است که در زمان دکتر معین دانشجوی ستاره دار بوجود آمد ولی تا قبل از دولت نهم این ستاره ها به هیچ یک از دانشجویان داده نشد ، سال 1386 در زمان دولت نهم به ریاست شخص جنابعالی بنده بخاطر اعتصاب غذا و اعتراض به وضعیت دانشگاه در زیر ستارهای مسئولان دانشگاه که خود نمونه بارز از ظلم و فساد هستند خاک شدم تا دیگر در آسمان زندگی من ستاره ای وجود نداشته باشد !

برادر محمود از روزی که وارد دانشگاه شدم بخاطر شرایطی که وجود داشته و دارد هر روز بیشتر افت تحصیلی داشتم تا اینکه با ستاره بارانم دیگر مرا از درس و زندگی جدا کردند ، آخر نمی دانم به تهدیدهای نیروهای امنیتی شما ، نان شب ، آرامش ، درس یا بدبختی های خودم فکر کنم .

برادر محمود من مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران هستم و در این انتخابات شرکت نخواهم کرد چرا که انتخاباتی ناسالم بوده و هست و باید یادآور شوم که سی سال است ملت ایران فراموشکار شده اند و هر بار با بهانه ای و شعار جدیدی با شور و شوق و تعصب انقلابی در این انتخابات شرکت کرده اند .

برادر محمود ، میر حسین موسوی یکی از رقبای شما سرسختانه شما را متهم به ویرانی ایران و فساد دولتی می کند و من کتمان کننده این حقیقت نیستم که شما ایران را به ویرانه تبدیل کرده اید ولی در این سی سال تنها شخصی هستید که با جرات و جسارت توانستید اسم مافیای قدرت و مفاسد را نام ببرید و سالم و زنده بیرون از زندان باشید چرا که قبل از شما عباس پالیزدار این مطالب را عنوان کرد و شب همان روز وی به اتهام اخلال در امنیت ملی بازداشت و روانه زندان شد .

برادر محمود ، میر حسین موسوی کمی از شما ندارد و چرا که او نیز همانند شما جلوی هفتاد میلیون ایرانی دروغ گفت تا قدرت را به هر نحوی به چنگ آورد شما مردم را نفهم می پندارید و روشنفکران را بزغاله می نامید و میر حسین موسوی ملت را خر فرض می کنند و از روشنفکران سواری می گیرد ، شما از توهمات و ناعدالتی ها بعنوان ایده آل یاد می کنید و میر حسین موسوی انقلاب فرهنگی و کشتار دهه ای شصت و دانشجویان زندانی را کتمان می کند ! شما گشت ارشاد راه انداختید و میر حسین موسوی کمیته انقلاب اسلامی را رهبری می کرد !

برادر محمود ، شانس آوردید که آقای خاتمی ترسو از آب در آمد تا اصلاحات را ضایع و از میر حسین موسوی حمایت کند ، سست عنصری برخی از افراد که خود را اصلاح طلب می نامند به نفع شما تمام شد تا اصلاحات واقعی که فعالان دانشجو ، حقوق زنان ، کارگری و ... دنبال آن هستند اجرا نشود .

برادر محمود باید بگویم این داستان سر درازی دارد ولی بودن تو به همان اندازه که باعث ویرانی ایران شد باعث روشنگری مردم هم شد و اگر روزی قرار باشد از بین احمد نژاد و موسوی یکی را انتخاب کنم احمدی نژاد را انتخاب خواهم کرد چرا که احمدی نژاد نقابی بر چهره ندارد ولی موسوی پر از دروغ ، فریب ، حیله و نقاب است !

امیدوارم که این آخرین نوشته و واقعیتی نباشد که از زندگی می نویسم ولی هیچ چیز در این مملکت معلوم نیست جز بدبختی و فلاکت و به امید روزی که ایران نیز در سایه آزادی و برابری و آرامش باشد .
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
زن و تبعیض جنسیتی نسبت به او سخن تازه ای نیست و چنین تبعیضی را در قانون ، جامعه و زندگی نمی توان کتمان کرد . تبعیضی که در قانون مجازات اسلامی در حق زن صورت گرفته است بسیار آشکار و غیر قابل قبول است . قانون مجازات اسلامی راجع است به تعیین انواع جرایم و مجازات و اقدامات تامینی و تربیتی که درباره مجرم اعمال می شود ( ماده 1 ) ، اما در همین قانون ، عدالت برای مجرمان بدلیل تبعیض جنسیتی نادیده گرفته می شود .

- ماده 82 قانون مجازات اسلامی رابطه جنسی نامشروع هر زن مسلمانی را به هر مردی ( اعم از مسلمان و غیر مسلمان ) را جرم شناخته و مجازات وی را مرگ در نظر گرفته است . در صورتی که هیچ اشاره ای به رابطه جنسی نامشروع مرد مسلمان به زن غیر مسلمان نکرده است .

- مساحقه ( همجنس بازی زنان ) در قانون مجازات اسلامی با شهادت چهار مرد عادل كه آن را مشاهده كرده باشند ثابت مي شود و برعکس لواط ( همجنس بازی مردان ) در حد مساحقه فرقی بین فاعل و مفعول و همچنین فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست .

- ماده 144 همین قانون با نسبت دادن الفاظ ناشایست و توهین آمیز به زنان توهین بزرگی به جایگاه زن کرده است چرا که نباید در قوانین از کلمات و الفاظ این چنینی که نشعت گرفته از تفکرات و عقاید ماست استفاده شود .

- ماده 209 ( قصاص نفس ) زندگی ، ارزش و جان زن را نصف مرد دانسته و گفته در صورتی که مرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است اما ، ولی زن قبل از قصاص مرد قاتل نصف دیه مرد را باید به او بپردازد ( همچنین به ماده 300 و 301 دیات مراجعه کنید )

- اصل مهم قضاوت در جرایم یعنی شهود یکی از اساسی ترین دغدغه های قضاوت هست که شهادت زن بر مبنای قانون مجازات اسلامی فاقد اعتبار است به صورتی که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد و در برخی موارد شهادت زن اصلا اعتباری ندارد .

چگونه می توان در جامعه ای که چنین تبعیض های در حقوق زنان می شود از عدالت سخن گفت و از چنین حق کشی مسلمی چشم پوشی کرد ! ، اگر در این قانون شهادت ، دیه ، ارزش ، جان و زندگی زن نصف مرد است پس چرا در امور دیگر نصف نیست ؟ پس می توان گفت باید نصف هزینه های غذا ، آب ، برق ، گاز ، کرایه و ... را از زنان گرفت ؟

پی نوشت : قانون مجازات اسلامی

كتاب دوم
حدود

باب اول - حد زنا فصل سوم - اقسام حدزنا ماده 82 - حد زنا در موارد زير قتل است و فرقي بين جوان وغير جوان و محصن و غيرمحصن نيست .
ج - زناي غير مسلمان با زن مسلمان كه موجب قتل زاني است .

ماده 91 - در ايام بارداري و نفاس زن حد قتل يا رجم براو جاري نمي شود ، همچنين بعد از وضع حمل در صورتي كه نوزاد كفيل نداشته باشد و بيم تلف شدن نوزاد برود حد جاري نمي شود ، ولي اگر براي نوزاد كفيل پيدا شود حد جاري مي گردد .

ماده 92 - هرگاه در اجراي حد جلد بر زن باردار يا شيرده احتمال بيم ضرر براي حمل يا نوزاد شيرخوار باشد اجراء حدتارفع بيم ضرربه تاخير مي افتد .
تبصره - حيض مانع اجراي حد نيست .

باب دوم - حد لواط
فصل دوم - راههاي ثبوت لواط در دادگاه
ماده 119 - شهادت زنان به تنهائي يا به ضميمه مرد ، لواط را ثابت نمي كند .

باب سوم - مساحقه
ماده 127 - مساحقه ، همجنس بازي زنان است با اندام تناسلي 0
ماده 128 - راههاي ثبوت مساحقه در دادگاه همان راههاي ثبوت لواط است .
( به ماده های 114 الی 119 رجوع شود )
ماده 129 - حد مساحقه براي هر يك از طرفين صد تازيانه است .
ماده 130 - حد مساحقه درباره كسي ثابت مي شود كه بالغ ، عاقل ، مختار و داراي قصد باشد .
تبصره - در حد مساحقه فرقي بين فاعل و مفعول و همچنين فرقي بين مسلمان و غيرمسلمان نيست .
ماده 131 - هرگاه مساحقه سه بار تكرار شود و بعد از هر بارحد جاري گردد در مرتبه چهارم حد آن قتل است .

باب پنجم - قذف
ماده 144 - هرگاه كسي به قصد نسبت دادن زنا به شخصي مثلا" چنين گويد ( زن قحبه ) يا خواهر قحبه يا مادر قحبه نسبت به كسي كه زنا را به او نسبت داده است محكوم به حد قذف مي شود و نسبت به مخاطب كه به واسطه اين دشنام اذيت شده است تا74 ضربه شلاق تعزيرمي شود .

كتاب سوم
قصاص

باب اول - قصاص نفس
فصل اول - قتل عمد
ماده 209 - هرگاه مرد مسلماني عمدا" زن مسلماني را بكشد محكوم به قصاص است ليكن بايدولي زن قبل از قصاص قاتل نصف ديه مردرابه او بپردازد . 
ماده 210 - هرگاه كافر ذمي عمدا" كافر ذمي ديگر را بكشد قصاص ميشود اگرچه پيرو دو دين مختلف باشند و اگر مقتول زن ذمي باشد بايد ولي او قبل از قصاص نصف ديه مرد ذمي را به قاتل بپردازد .

كتاب چهارم
ديات

ماده 200 - ديه قتل زن مسلمان خواه عمدي خواه غيرعمدين نصف ديه مرد مسلمان است .
ماده 301 - ديه زن و مرد يكسان است تاوقتيكه مقدار ديه به ثلث ديه كامل برسد در آنصورت ديه زن نصف ديه مرد است .

شهادت

ماده 74 - زنا چه موجب حد جلد باشد و چه موجب حد رجم باشهادت چهار مرد عادل يا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت مي شود .
ماده 75 - در صورتي كه زنا فقط موجب حد جلد باشد به شهادت دو مرد عادل همراه با چهار زن عادل نيز ثابت مي شود .
ماده 76 - شهادت زنان به تنهائي يا به انضمام شهادت يك مرد عادل زنا را ثابت نمي كند بلكه در مورد شهود مذكور قذف طبق احكام قذف جاري مي شود .
ماده 119 - شهادت زنان به تنهائي يا به ضميمه مرد ، لواط را ثابت نمي كند .
ماده 137 - قوادي با شهادت دو مرد عادل ثابت مي شود .
ماده 153 - قذف با دوبار اقرار يا با شهادت دو مرد عادل اثبات مي شود .
ماده 189 - محاربه و افساد في الارض از راههاي زير ثابت مي شود -
ب - با شهادت فقط دو مرد عادل
فصل 199 - سرقتي كه موجب حد است با يكي از راههاي زير ثابت مي شود -
1 - شهادت دو مرد عادل
ماده 237- الف - قتل عمد با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود
ب - قتل شبه عمد یا خطا با شهادت دو مرد عادل یا یک مرد عادل و دو زن عادل یا یک مرد عادل و قسم مدعی ثابت می شود .

مطالب مرتبط :

ادامه نوشته ... »