با سلام و عرض ادب
به استحضار می رسانم این جانب سید حسین رونقی ملکی فرزند سید احمد، در نامه های متعدد موضوعات مختلفی مانند مشکل کلیوی خود، نحوه ی صدور حکم و بازجویی ها، عدم ارائه ی رونوشت حکم دادگاه بدوی، وضعیت زندان و زندانیان بیمار، بلاتکلیفی زندانیان و فشارهای وارده بر آن ها و خانواده های شان، بازداشت ها، انفرادی ها، عدم اجرا و پایبندی به قوانین جاری کشور، را برای جناب عالی تشریح کردم و امروز به خاطر نتیجه نگرفتن از این نامه ها اعتراض خود را به روند جاری به گونه ای دیگر ادامه می دهم.
آقای جعفری دولت آبادی!
در آستانه ی دومین سال روز بازداشت ام (۲۲ آذر ۱۳۸۸) و در اعتراض به موافقت نکردن با مرخصی استعلاجی برای درمان کلیه ام، عدم رسیدگی به وضعیت بیماری دیگر زندانیان از جمله دکتر معصوم فردیس، بازداشت و تحت فشار قراردادن فعالین حقوق بشر از جمله روژین محمدی و شرایط بد به وجود آمده برای خانواده زندانیان سیاسی و در حمایت از اعتصاب و اعتراض فعال کارگری رضا شهابی نسبت به بلاتکلیفی و شرایط جسمی اش و در نهایت نسبت به نقض حقوق بشر در مورد زندانیان سیاسی، از عصر روز جمعه ۱۹ آذر که مصادف با روز جهانی حقوق بشر است اعتصاب غذا کرده ام.
جناب آقای دادستان!
بعد از گذشت دو سال در زندان و سکوت سنگین، امروز با مشاهده وضعیت بد جسمی خود، رضا شهابی، دکتر معصوم فردیس و برخی دیگر از زندانیان باید بگویم نباید در مقابل وضعیت بد زندانیان سیاسی و نقض حقوق آن ها سکوت کرد، مباداحوادث تلخی همچون جان باختن هدا صابر و محسن دکمه چی دوباره تکرار شود.
در هر صورت سلامتی من به خاطر وضعیت بیماری ام و نگه داری در شرایط بد زندان به خطر افتاده است، لذا با متوسل شدن به آخرین راه پیش روی هر زندانی جهت احیای حقوق خود یعنی اعتصاب غذا می خواهم به این روش اعتراض شدید خود را نسبت به موارد ذکر شده اعلام و شما و دیگران را نسبت به اوضاع زندانیان سیاسی آگاه سازم و در این راه هر هزینه ای را می پذیرم.
حتی اگر به بهای جان ام باشد.
با احترام
سید حسین رونقی ملکی
۲۱ آذر ۱۳۹۰
زندان اوین بند امنیتی ۳۵۰