| 1 نظر ]


نبرد اهريمن و امشاسپندان

در ايران باستان، در دي ماه 4 جشن وجود داشت كه شامل روزهاي اول، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بود؛ اما امروزه، ايرانيان تنها درازترين شب سال، يعني شب اول زمستان را جشن مي‌گيرند. در اصطلاح قديم، شب اول زمستان را شب چله مي‌گويند. مردم، زمستان را در حقيقت 2 ماه يا 2 بخش مي‌دانستند كه 40 روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مي‌ناميدند. پيشينيان براين باور بودند كه در اين شب، فرشته بدي‌ها (اهريمن) با فرشته خوبي‌ها (امشاسپندان) به جنگ مي‌پردازند و در اين نبرد طولاني كه برابر درازترين شب سال است، بالاخره فرشته خوبي‌ها، اهريمن را شكست داده و تاريكي از روشنايي شكست مي‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشيد، آغاز مي‌شود. زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين‌ها و فرهنگ‌هاي بسياري از سرزمين كهن، آغاز سال قرار داده‌اند و به شگون روزي كه خورشيد از چنگ شب‌هاي اهريمني نجات مي‌يافت، جشن مي‌گرفتند.

مردم سراسر ايران زمين روز پس از شب چله، يكم دي ماه را خور روز و دي گان مي‌خواندند و به استراحت مي‌پرداختند. در اين روز عمدتا به اين لحاظ از كار دست مي‌كشيدند كه نمي‌خواستند احيانا مرتكب كار بدي شوند كه ميترائيسم ارتكاب هر كار بد كوچك را در روز تولد خورشيد گناهي بسيار بزرگ مي‌شمرد.

خور روز (دي گان) در ايران باستان در عين حال روز برابري انسان‌ها بود. در اين روز همگان ازجمله شاه لباس ساده مي‌پوشيدند تا يكسان به نظر آيند و كسي حق دستور دادن به ديگري را نداشت و كارها داوطلبانه انجام مي‌گرفت، نه تحت امر. در اين روز جنگ كردن و خونريزي، حتي كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. اين موضوع را نيروهاي متخاصم ايرانيان مي‌دانستند و در جبهه‌ها رعايت مي‌كردند و خونريزي موقت قطع مي‌شد و بسيار ديده شده كه همين قطع موقت جنگ، به صلح طولاني و صفا انجاميده بود. جشن شب چله، پس از نوروز تنها جشني است كه تاكنون در ميان ايرانيان پايدار مانده است.

در‌شب ‌‌يلدا چكار كنيم؟

يلدا جشن خانوادگي است و شايد يكي از دلايل ماندگاري‌اش همين است. مي‌توانيد در اين شب با اقوام نزديك و درجه اول دور هم جمع شويد. اين بهانه‌اي است كه غير از مراسم ختم و عروسي و شب عيد، دور هم باشيد. اگر با كسي كدورتي داريد، مي‌توانيد براحتي با او آشتي كنيد. اگر تازه ازدواج كرده‌ايد، شب را بين اقوام هر دو طرف تقسيم كنيد. خاطر جمع باشيد كه وقت كم نمي‌آوريد، چون يلدا طولاني‌ترين شب سال است. فال حافظ بگيريد، اين كار باعث مي‌شود سر همه گرم شود و به جاي پرخوري، به فرهنگ و ادب هم بپردازند. از كساني كه شب چله سال گذشته در كنارتان بودند و حالا نيستند ياد كنيد و فاتحه‌اي برايشان بخوانيد. اگر جايي مهمان هستيد، حتما در پذيرايي از ميهمانان به صاحبخانه كمك كنيد. تا صور اسرافيل بدمد بيدار نمانيد! به فكر بچه‌ها و مدرسه‌شان هم باشيد. ضمنا يادتان باشد همسايه‌ها گناهي ندارند كه لشگر فاميل‌هاي شما هوس كرده‌اند در خانه شما دور هم باشند. حالا كه پس از قرني به هم رسيده‌ايد، بدون اين كه از كسي غيبت كنيد، از كنار هم بودن لذت ببريد.بعد از همه اينها باز هم مي‌گوييم، يلدا بهانه‌اي است براي اين كه فراموش نكنيم خانواده ركن اصلي جامعه است. اگر قرار است در خانه خود بمانيد، كار روزانه خود را زودتر تعطيل كنيد و طوري برنامه‌ريزي كنيد كه ترافيك سنگين خيابان‌ها مانع حضور بموقع شما در جمع خانواده نشود، در اين شب حداقل براي مدتي تلويزيون را خاموش كنيد، فرزندانتان را از پاي كامپيوتر بلند كنيد. اگر آجيل و شيريني و هندوانه نيست، بگذاريد نباشد. با اندكي تنقلات هم مي‌توان شاد بود و از بودن در كنار يكديگر لذت برد. مطمئن باشيد بچه‌ها از شنيدن خاطرات كودكي شما خسته نمي‌شوند، آنها را سرگرم كنيد. از آنها بخواهيد از وقايع تلخ و شيريني كه در مدرسه و كوچه و خيابان براي آنها اتفاق افتاده است، تعريف كنند. حتما شب خاطره‌انگيزي خواهد بود.


سعيده كافي روزنامه جام جم

ادامه نوشته ... »
| 1 نظر ]
زندگی درک همین امروز است ،
زندگی فهم نفهمیدن هاست ،
تو نه در دیروزی ، نه در فردایی ، ظرف امروز پر از بودن توست !
زندگی خاطره آمدن و رفتن ماست !
شاید این خنده که ،
امروز دریغش کردی !
آخرین فرصت همراهی ماست !
فریدون مشیری

به فال اعتقادی ندارم ولی برام جالب بود که برای متولد تیر ماه چنین فال حافظی در بیاد :

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نئی ، دلبرا خطا اینجاست

شما در عین حال که خاموشید ولی درونتان مانند کوهی آتشفشان غوغاست . چون صبر دارید و حرف نمی زنید ، دیگران نمی دانند عدم تشخیص درست دیگران موجب آن شده که سخن شما را باور نکنند وگرنه آنها هرگز در گفتار خود مرتکب این خطا نمی شدند ، بوی خوش و لذت کاری که چندی قبل انجام دادید و بر روی آن سرپوش گذاشتید به مشامتان خواهد رسید . با پشتکار و علاقه فراوان ، اهداف خود را دنبال کنید !
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
خیلی ها راست می گفتن خر بودم که شعور فکر کردن هم نداشتم چرا که اگر داشتم اشتباهم رو دوباره تکرار نمی کردم ! اعتراف می کنم :
راه رو کج رفتم !
بد رفتم !
به ته خط رسیدیم !
بمونم یا نمونم ؟! مسئله اینه !

عجب روزگاری شده ! همه چیز رو با دروغ بافتن ! تازه طلب کار هم هستم نه ؟ چی بگم دروغ گو بودم و نمی دونستم ! نامرد بودم و نمی دونستم ! از احساسات بقیه سو استفاده می کردم نمی دونستم ! آدم مغرور و دو رویی بودم و نمی دونستم !

عجب آدم کثیفی شدم من خودم خبر نداشتم ! من دیگه اون آدم قبلی نیستم ! از خودم خسته شدم ! بریدم ! بریدم ! نمی تونم خودم رو تحمل کنم !
عاشقی که بهونه ای شده دست معشوقه ها تا آدم رو به تمسخر بگیرین !
عشق شده ابزار سرکوب و سرکوفت !
زندگی امیدم رو گرفته ، ازش نا امید شدم !
محبت برای انسان ها حیفه چنین کلمه ای زیبایی !
دل که سنگ باشه دیگه تنگ هم نمی شه ! مثل همه دل های امروزی !



متن ترانه زیبای سنگ صبور از محسن چاووشی :
فیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم

مجنونم و دلزده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا

نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم, پیر تو ای جوونی

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست

اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش


اگر بیای همونجوری که بودی
کم میارن حسودا از حسودی

صدای سازم همه جا پر شده
هر کی شنیده از خودش بیخوده

اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز یه سایه

سایه ای که خالی از عشق و امید
همیشه محتاجه به نور خورشید
ادامه نوشته ... »