| 0 نظر ]
این روزها همه درخصوص سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین خوانده‌ایم سندی که طبق تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها چین را مالک ما می‌کند! در بخشی از این سند چین در زمینه فناوری و ارتباطات برای توسعه و تقویت شبکه زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی (اینترانت ملی) مشارکت خواهد کرد. در این حوزه با عنوان خدمات اساسی (خدمات پایه) در خصوص راه‌اندازی موتورهای جستجوگر (مثلا گوگل ملی)، پست الکترونیکی (مثلا جی‌میل ملی) و پیام‌رسان‌های اجتماعی (مثلا تلگرام ملی) کمک خواهد کرد. و در بخش دیگری در توسعه زیرساخت‌های دیتاسنترها و ارتباطات 5g و موارد دیگر دست خواهد داشت.

وزیر جوان آذری جهرمی چند وقتی است می‌گوید، «فیلترینگ کارایی و اثر ندارد» او منظورش این نیست که فیلترینگ باید حذف شود و مردم آزادی داشته‌باشند، بلکه قصدش تغییر تاکتیک و تکنیک کنترل اینترنت به‌وسیله اینترنت ملی (شبکه ملی اطلاعات یا اینترانت ملی) است، حرفی که محمدصالح جوکار نماینده مجلس جمهوری اسلامی شهریور ۹۹ گفته بود: «در اینترنت ملی بحث فیلترینگ مطرح نیست و مردم می‌توانند به‌راحتی از سایت‌ها و پایگاه‌های اطلاعاتی استفاده کنند.» 

در سال‌های گذشته مسئولان جمهوری اسلامی از نبود زیر ساخت برای توسعه شبکه ملی اطلاعات (اینترنت ملی) گله داشتند مثلا محمدصالح جوکار شهریور ۹۹ گفته بود «مشکل ایران صرفا مربوط به عدم وجود سرورها در داخل کشور است». پیش از این گفتیم مشکل فراهم نبودن زیرساخت‌های اینترانت ملی توسط شرکت‌های چون ابرآروان، آسیاتک، مبین‌نت، پارس‌آنلاین و... که به گفته مسئولان افراد کرواتی و شل‌حجاب هستند حل شد.


وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات یا همان وزیر جوان در ۱۶ شهریور منتقدان اینترنت ملی را به‌خاطر آگاه کردن مردم ایران از این پروژه خطرناک خائن خواند او صراحتا گفت:«کسانی که از اینترنت ملی می‌گویند خائن هستند» اگر نمی‌دانید باید بگویم طبق اطلاعات منتشر شده، شبکه ملی اطلاعات درسال ۱۳۹۴ با نام «شبکه ملی اینترنت» در دستور کار مجلس قرار گرفت. «برای شبکه ملی اطلاعات حدود ۱۹ هزار میلیارد تومان تا سال ۱۳۹۸ هزینه شده است.»(برای خرید واکسن کرونا جانسون و جانسون با دلار جهانگیری برای کل ایرانیان حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان نیاز است)

به این فکر می‌کنم چرا آنها که در مورد خطر اینترنت ملی آگاهی می‌دهند خائن هستند؟ آیا خطر آنها از جمهوری کمونیستی چین که بازوی سرکوب مردم ایران شده بیشتر است؟ آیا آنها بیشتر از شرکت‌های چون ابر آروان به‌خاطر نفع شخصی به مردم پشت کرده‌اند؟ آیا آگاهی و آزادی برای مردم خطرناک‌تر از سرکوب و فیلترینگ است؟

حضور چین در عرصه ملی کردن اینترنت (اینترانت ملی) در کنار شرکت‌های چون ابر آروان را فراموش نکنیم، حکومت ایران قصد دارد با استفاده از تجارب و توانایی فنی چین، آنچه در چین جاری است سانسور و کنترل کامل اینترنت و پیاده‌سازی پروژه اینترانت ملی (دیوار آتش بزرگ چین) را در ایران حاکم کند، معترض آنها شویم چرا که جنگ و مقصد آنها آزادی، مردم و ایران را هدف قرار داده است آنها می‌خواهند آزادی‌های اساسی چون آزادی دسترسی به اینترنت و گردش آزاد اطلاعات را از ما سلب کنند!



ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
‏ایده «مردم مقصرند» یکی از سیاست‌های اصلی اصلاح‌طلبان است، سیاستی که در راستای پروپاگاندا و گریز از «مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی» شکل گرفته‌است. آنها با رفتارهای قیم‌مآبانه و طلبکارانه سال‌هاست از پاسخگویی فرار کرده‌اند و این روزها با این سیاست «شَر و ستم» را عادی‌سازی می‌کنند.

‏از نظر اصلاح‌طلبان نقد عوامل حکومت و پروپاگاندا بی‌رحمی است اما حمایت از کشتار مردم و معترضان در خیابان‌ها مجاز است!

از نظر اصلاح‌طلبان، در نقد یک عامل پروپاگاندا، جنسیت عامل کوبیدن است، اما بازداشت و آزار هزاران زن به‌خاطر حجاب اجباری، قانون یک حکومت است و باید رعایت شود!

از نظر اصلاح‌طلبان «مردم مقصرند» چون ریاکاری، تزویر و ظلم را برنمی‌تابند و فراموش نمی‌کنند، می‌گویند مردم کشته شدن عزیزانشان در خیابان و زندان را فراموش کنند و ببخشند وگرنه مقصرند!

پیرو همین سیاست «مردم مقصرند» اصلاح‌طلبان است که هنرمندان و سلبریتی‌های وابسته که هر چه دارند از همین مردم دارند به مردم حمله می‌کنند و هر چه لایق خودشان است را به مردم رنج‌دیده و ستم‌کشیده نسبت می‌دهند، این افراد (هنرمندان) بدون تفکر حتی نمی‌دانند چرا باید مردم را مقصر بدانند، بلکه طوطی‌وار سیاست ابلاغ و القا شده را تکرار می‌کنند و حرف سعید حجاریان که گفته بود: «حرف‌هایمان را باید از زبان هنرمندان بزنیم» عملی می‌کنند.
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]

نه چادر سر می‌کنند نه یقه آخوندی دارند! مثل ما و هم‌سن و سال ما هستند، در بهترین دانشگاه‌های ایران و گاها جهان درس خوانده و مدرک گرفته‌اند! برخی از آنها حتی به حجاب و جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند! اما شریک در سرکوب، سانسور و قطعی اینترنت هستند! می‌گویند هدف ‏«کاهش وابستگی به اینترنت» است اما این عنوان، نام پروژه جداسازی ایران از اینترنت و در صورت لزوم قطعی آن است.

شرکت ابر آروان یکی از شرکت‌های در ظاهر خصوصی است که توسط افراد این چنینی پایه‌گذاری شده‌است، شرکتی که بر اساس مستندات در کنار شرکت‌های دیگر همچون فناپ و های وب و... سعی در آماده‌سازی زیرساخت شبکه ملی اطلاعات (اینترانت ملی) و پروژه ابر ایران دارند تا در بزنگاه ها و زمان‌های همچون آبان ۹۸ حاکمیت بدون آنکه با مشکلی در خصوص سایت‌های دولتی و داخلی مواجه شود اینترنت را قطع کند! و فقط به نورچشمی‌ها و خودی‌ها اینترنت جهانی بدهند! جالب است خودشان مدعی هستند ما مشارکتی نداریم اما مستندات و قرارداد منتشر شده نشان می‌دهد خلاف می‌گویند و به‌عنوان بازوی قطعی اینترنت و سانسور و سرکوب در ایران عمل می‌کنند! قراردادی که میلیاردها تومان ارزش دارد و دلیل مشارکت این افراد در چنین پروژه‌های است. شاید شما نیز بارها با پیام ‏«درخواست از IP یا منطقه‌ی جغرافیایی شما مسدود شده است!» مواجه شده‌اید این پیام پیامی است که خبر از محدودیت‌های روزافزون در راستای کاهش وابستگی به اینترنت را می‌دهد!

چند روز پیش هکرهای ناشناسی به زیرساخت‌های شرکت ابر آروان که سعی در فراهم سازی بستر اینترانت ملی را دارد حمله کرده و به آنها آسیب‌های جدی وارد کرده‌اند، صدها شرکت و شخص‌که به این مجموعه اعتماد کرده بودند آسیب دیده و دچار ضرر شده‌اند و این شرکت تاکنون پاسخگوی آنها نبوده است! موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که مدیر روابط عمومی این شرکت خانم هستی شهریزفرد با بی‌بی‌سی فارسی (نه صداوسیما) مصاحبه می‌کند و می‌گوید ما نقشی در قطعی اینترنت و ساخت اینترانت ملی نداریم!

به‌نظر شما چرا این افراد وارد سیستمی می‌شوند که سعی در محدودسازی و قطعی اینترنت برای مردم ایران دارند؟ چه باید کرد و چه باید گفت؟ آیا نانی که از سرکوب و سانسور مردم به‌دست می‍اید خوردن دارد؟ این افراد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه می‌شوند پله‌های که قطعی اینترنت در ایران را میسر می‌کنند!
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]

پیام نوروزی محمد خاتمی عصاره و خلاصه حرف‌های جواد ظریف، اصلاح طلبان، جزیره ثباتی‌ها و عادی‌سازان شَر طی یک سال گذشته‌است.

برجام خوب است.
مردم مقاومت کنند.
مشکلات از ترامپ بود.
در انتخابات شرکت کنید.
انشالله اسلام واقعی درکنار جمهوریت مشکلات مملکت را حل خواهد کرد.
برای دنیا نسخه می‌پیچیم.

خاتمی «تبعیض، سرکوب، اشغال، تحقیر انسان و ترور» را مشکلات عمومی جهان می‌داند و «تحریم» را مشکل مضاعف ایران معرفی می‌کند و «مقاومت» مردم را می‌ستاید، و همچنان «برجام» را مهمترین کار حکومت و ترامپ را عامل اصلی مشکلات می‌داند و از سویی اجرا نشدن دین واقعی را از مشکلات اصلی می‌شمارد. 

محمد خاتمی در زمان سرکوب و کشتار مردم در خیابان و زندان، کنار حکومت و قدرت می‌ایستد.
در زمان انتخابات، مفلوکانه، مردم را محق می‌داند و به‌دنبال سیاست «تَکرار می‌کنم»، انتخابات آزاد را نماد حقوق شهروندی می‌داند! نه اشاره‌ای به جانباختگان می‌کند، نه آنان که در زندانند!

نه از دولت روحانی که حامی اصلیش بود می‌گوید و نه از مجلسی که افتخارش من سپاهی‌ام بود.

در همین پیام چشمش را بر کشته‌شدگان آبان و هواپیمایی اوکراین، بر اعدام‌ها و مردم و حقوق از دست رفته‌شان می‌بندد و با نیرنگ از مردم می‌گوید، او به خوبی دریافته‌است که آگاهی مردم، عرصه را بر آنها (اصلاح‌طلبان) تنگ کرده‌است و فریب مردم آگاه کار آسانی نخواهد بود.

محمد خاتمی وقیحانه به سرکوب‌ها و جنایت‌های دی ۹۶، آبان ۹۸، هواپیمایی اوکراین، اعدام نوید افکاری و روح‌الله زم، وضعیت زندانیان چشم می‌بندد و بدون اشاره به آنچه طی این سال‌ها کنار حکومت بر سر مردم آورده‌اند از عذرخواهی می‌گوید و با کلی‌گویی، سیاست‌های شعاری اصلاح‌طلبان را جار می‌زند.

از سویی پیام خاتمی یک ابلاغیه و یک بیانیه و ترسیم نقشه‌راه برای اصلاح طلبان، ظریف و پیاده‌نظامشان در سال جدید است، مخاطب پیام خاتمی بیشتر از آنکه مردم باشند، توجیه‌گران و عادی‌سازان شَر است که چه کنند و چگونه پیش روند و اولویت هایشان چه باشد! اما آقای خاتمی، حنایتان دیگر رنگی ندارد!
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
مقاومت کنیم، گرسنه بمانیم، زجر بکشیم، زندانی شویم، شکنجه شویم، گلوله بخوریم، اعدام شویم، کشته شویم تا رامبد جوان بتواند بودجه‌های میلیاردی بگیرد و با همسرش نگار جواهریان در کانادا زندگی‌شان را آسوده ادامه دهد! 

خلاصه‌اش این است، ما مقاومت کنیم و در زندانی به بزرگی ایران زندگی را تحمل کنیم که قاتلان هنر همچون رامبد جوان در اروپا و آمریکا زندگی کنند و آزادی داشته باشند.

رامبد جوان و همسرش از جمله هنرمندانی هستند که هنر در دستانشان ابزار سرکوب و علیه مردم ایران است، انسان‌های که باعنوان هنرمند دشمن مردم ایران هستند. منفعت شخصی اولویت آنها بوده، و درد و رنج مردم پله ترقی آنهاست، همچون زالو از خون مردم خورده و تغذیه می‌کنند تا چاق‌تر و فربه‌تر شوند.

شهاب حسینی، مهران مدیری و صدها بازیگر دیگر همین راه را می‌روند، واکسن را در آمریکا و کانادا و اروپا می‌زنند، آزادی‌ها و زندگی شخصی را در آنجا بنا می‌کنند و در بزنگاه نقش بوقچی حکومت یا عادی‌ساز شَر را بازی می‌کنند، علیه مردم صف‌آرایی می‌کنند و حرف سیاستمداران حاکم از زبان آنها بازگو می‌شود.
ادامه نوشته ... »