عکس از حسین رونقی |
[شنبه, اسفند ۲۶, ۱۳۹۱
|
1 نظر
]
مردم شهر ملکان یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی صبح روز
چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب به کنار رودخانهٔ شهر میروند و جشن چهارشنبه
سوری را بر پا میکنند.
مرد و زن با آب رودخانه صورت خود را میشویند و سنگی به آب پرتاب میکنند تا دردها و رنجهای گذشته را از خود دور کنند.
دختران جوان بر چشمان خود سرمه میکشند و ناخنهای خود را کوتاه کرده و
کوزهٔ خود را پر از آب رودخانه میکنند. در کنار رودخانه آتش روشن کرده و
از روی آتش میپرند و عدهای هم از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل
چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را میگویند و گاهی اوقات پوست گردویی که داخل
آن آتش روشن کردهاند به رودخانه روان میسپارند.
روز سه شنبه مردم با خرید آینه، نمک، کبریت و کوزه به استقبال چهارشنبه سوری میروند.
در این روز مردم با اهدای شیرینی و هدیههای به بانوان فامیل به دیدار
آنها رفته و به آنها ادای احترام میکنند. برای تازه عروسان هدایای مفصلی
به نام “خُنچآ” میبرند. خُنچآ شامل میوه، کوزه، سبزه، شیرینی، آینه،
آجیل، نمک و کبریت و… را شامل میشود. شب چهارشنبه سوری “سه شنبه شب”
دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به
در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به
کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری،
شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد.
شب هنگام سه شنبه مراسم شال انداختن پس از خاموشی آتش و گرهگشایی و
قاشقزنی جوانان اجرا میشود. خانوادهها آجیل مشگلگشای چهارشنبه سوری و
شیرینی میخورند و بزرگترها عیدانهای بعنوان چهارشنبه سوری به کوچکترها
میدهند و شام شب چهارشنبه سوری را با خوردن “کالآ جوش” سپری میکنند. آخر
شب برای دور کردن اهریمن و روشنایی بخشیدن به خانه شمعی یا چراغی بر پشت
بام، روشن میکنند.
[پنجشنبه, اسفند ۱۷, ۱۳۹۱
|
9
نظر
]
سرزمین ما همیشه مورد هجوم افکار بیمار بوده و خواهد بود به جرات
میتوانم بگویم آنچه در ایران امروز اتفاق میافتد مانند حرکت نفرت
پراکنانه و تاسف بار عدهای از پان ترکها در حاشیه دیدار فوتبال زاییده
چنین افکاری است. آنها که هم میهنان فارس زبان ما را متهم به توهین کردن،
شوونیسم و فاشیست بودن میکنند خوب میدانند که خودشان عقایدینژاد پرستانه
دارند و بیش از هر تفکری به دیگر هم میهنانشان توهین میکنند.
این افراد که گویی هویت و ملیت آذربایجانی ایرانی خود را گم کردهاند و
خود را تورک معرفی میکنند بهتر از همگان میدانند که نوع نگرش آنها بنا
به تعریف شوونیسم که طرفداری مفرط و غیرعقلانی از گروه تجزیه طلبان ترک گرا
است نزدیکتر به شوونیسم است و نوع نگاهنژاد پرستانه و حس برتری به دیگر
ایرانیان خود بیانگر وجود شوونیسم پان ترکها است.
به باور بسیاری از ما آذری زبانان که ریشه در آذربایجان ایران داریم
آذربایجان پاره تن ایران است مسلم است که ایران برای همهٔ ایرانیان است.
امروز که زبان مادری و تدریس آن دستاویزی برای عدهای از پان ترکها شده
است مسئلهای مهم و قابل توجهی برای همه ایرانیان است چرا که همه ما باور
داریم که زبان مادری برای هر شخص باید تدریس شود و این را حق طبیعی او
میدانیم، آن چنان که در اصل پانزدهم قانون اساسی نیز ذکر شده، زبان مادری
یکی از حقوق اولیه هر فردی میباشد.
متاسفانه سیاستهای مخرب دولت جمهوری اسلامی ایران و بیتوجهی به حقوق
فرهنگی اقوام ایرانی که با نگرشی امنیتی – سیاسی به مطالبات فرهنگی و قومی
همراه شده، سبب تحریک اقوام و قوم گرایی میشود. تا آنجا که شاهدیم عدهای
از تحصیل کردگان آذربایجان با جریان سازی و راه انداختن حرکتی تحت عنوان
“میلت چی” یا “هویت طلبان” سعی بر انکار هویت تاریخی و ایرانی خود دارند و
با رواج دادن “ترک گرایی” و با ادعای «ترک و غیر ایرانی» بودن
آذربایجانیها، در صدند که برای آذربایجان و آذریها تاریخ بسازند. پیش از
این آنها “پان ترکها” با عنوان ستم قومیتی بدنبال افکار پلید خود بودند
اما پس از آنکه دیدند آذربایجانیها در قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی بیشتر
از هر قوم ایرانی سهم داشتهاند افکار خود را با مطرح کردن عنوان دیگری
دنبال کردند.
به راستی این تعداد از هم میهنان ما که بدون هیچ پشتوانه فکری و منطقی
از پان ترکیسم حمایت میکنند میدانند که پانتُرکیسم، ایدئولوژی
ملیگرایانه (ناسیونالیستی) و توسعهخواهانهای است که برپایهٔ آن همه
مردمانی که به زبانی ترکیتبار سخن میگویند، ملت واحدی هستند که باید تحت
رهبری در دولتی واحد متحد شوند هدف پانترکیسم گردآوردن همهٔ ترک زبانان
تحت رهبری ترکیه است و نماد پان ترکها بر گرفته از سازمان جوانان حزب جنبش
ملی ترکیه (گرگهای خاکستری) است. گرگهای خاکستری سازمانی است با اهداف
فرا ملیتی که یک گروه افراطی تروریستی و فاشیستی شامل میشود.
به عنوان یک آذربایجانی ایرانی، از تمامی مطالبات فرهنگی و قومی اقوام
ایرانی، از جمله “حق آموزش زبان مادری” دفاع میکنم و همچنان که تجزیه طلبی
را محکوم میکنم توهین به اقوام ایرانی را در هر صورت ممکن ناشایست و
مطرود میدانم چرا که همه اقوام ایرانی به عنوان یک انسان و یک ایرانی حقوق
برابر دارند. شرمنده سرزمینم ایران هستم که چنین روزها و دوران سیاهی را
پشت سر میگذارد.
پی نوشت : با سپاس از نادر کریمی جونی و عباس مقدم