هیچکس نمیداند که چه بر سر این کودک آمده است از جمله عکاسی که این تصویر را گرفته است، زیرا او به محض آنکه این تصویر را ثبت کرد آنجا را ترک نمود. سه ماه بعد وی به علت افسرگی شدید خودکشی کرد.
[جمعه, فروردین ۱۱, ۱۳۸۵
|
1 نظر
]
تصویری که در بالا مشاهده میکنید، برنده جایزه پولیتزه میباشد که در سال 1994میلادی در زمان قحطی سودان گرفته شده است.این عکس کودک قحطیزدهای را نشان میدهد که به سمت اردوگاه غذای سازمان ملل، یک کیلومتر، آنطرفتر میرود.لاشخوری که در تصویر مشاهده میکنید منتظر مرگ این کودک است تا او را بخورد.
هیچکس نمیداند که چه بر سر این کودک آمده است از جمله عکاسی که این تصویر را گرفته است، زیرا او به محض آنکه این تصویر را ثبت کرد آنجا را ترک نمود. سه ماه بعد وی به علت افسرگی شدید خودکشی کرد.
هیچکس نمیداند که چه بر سر این کودک آمده است از جمله عکاسی که این تصویر را گرفته است، زیرا او به محض آنکه این تصویر را ثبت کرد آنجا را ترک نمود. سه ماه بعد وی به علت افسرگی شدید خودکشی کرد.
[دوشنبه, فروردین ۰۷, ۱۳۸۵
|
0
نظر
]
كاش مي شد اشك را تهديد كرد، مدت لبخند را تمديد كرد
كاش مي شد ميان لحظه ها، لحظه ديدار را نزديك كرد
كاش مي شد ميان لحظه ها، لحظه ديدار را نزديك كرد
[جمعه, فروردین ۰۴, ۱۳۸۵
|
1 نظر
]
وقتي دلتنگم، جهان، زنداني ميشود...
وفتي دلتنگم، اتاقم، قفسي ميشود...
وقتي دلتنگم، شنيدن صدايت، شوق پرواز را در بالهايي بيرمق بيدار ميكند؛
چه تقلاي اميدواركندهاي....
همواره، بيش از آنكهعشق ميورزم،دلتنگ ميشوم....
سراغت را ميگيرم مهربان...
[یکشنبه, اسفند ۲۸, ۱۳۸۴
|
0
نظر
]
عیدت مبارک به یاد همه باش
امیدوارم سال 85 سالی خوب و پر از شادی برای همه ایرانیان عزیز باشه
سال هشتاد و پنج سال سگه که یکی از امیدوارم یکی از بهترین سالها باشه
خیلی از اونای که میشناسم تو سال سگ به دنیا اومدن و بازم امسال ساله سگه
سالی باشه که فقر تو جامعه ما و از بین ما ایرانیان محو بشه
سالی باشه که هیچ بچه یتیمی رو گرسنه و بی خانمان نبینیم
سالی باشه که کارتون خواب از شدت سرما تو خیابون ها نمیرن
سالی باشه که هیچ پدر و مادری واسه بچه شون عذا نگیرن
بلاخره سالی بهتر ، شادتر ، سرسبزتر ، پر آبتر و ... برای همه باشه
یادمه سال 84 رو هم اینجا تبریک گفته بودم
نوروزتان پیروز و هر روز تان نوروز
اینم عیدی من
سعی کن بخاطر کسی که دوستش داری غرورت رو از دست بدی
نه بخاطر غرورت کسی رو که دوست داری از دست بدی
[شنبه, اسفند ۲۷, ۱۳۸۴
|
0
نظر
]
سعی کن بخاطر کسی که دوستش داری غرورت رو از دست بدی
نه بخاطر غرورت کسی رو که دوست داری از دست بدی
نه بخاطر غرورت کسی رو که دوست داری از دست بدی
[پنجشنبه, اسفند ۲۵, ۱۳۸۴
|
0
نظر
]
بگو یا رب بگو یارب چه بد گفتم
چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
بگو یارب چه بد گفتم چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
به جز عشقی که دردش را
به من دادی به من یا رب
چه بخشیدی که رد کردم
فقط در عاشقی یارب
مدد گفتم شدم عاشق
تمنای مدد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
شب مستی اگر یک توبه بشکستم
سحر تکرار توبه صد به صد کردم
به سیلابم کشاندی زیر و بم دیدم
تحمل در عذاب جزر و مد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
گرفتی جامه فضل مرا از من
صبورانه کله را از نمد کردم
نشانم ده اگر یک مور آزردم
اگر یکدانه گندم را لگد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
بگو یارب چه بد گفتم چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم
به جز عشقی که دردش را
به من دادی به من یا رب
چه بخشیدی که رد کردم
فقط در عاشقی یارب
مدد گفتم شدم عاشق
تمنای مدد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
شب مستی اگر یک توبه بشکستم
سحر تکرار توبه صد به صد کردم
به سیلابم کشاندی زیر و بم دیدم
تحمل در عذاب جزر و مد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
گرفتی جامه فضل مرا از من
صبورانه کله را از نمد کردم
نشانم ده اگر یک مور آزردم
اگر یکدانه گندم را لگد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم
به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
مرا خاموش کن یارب
[سهشنبه, اسفند ۲۳, ۱۳۸۴
|
1 نظر
]
خدايا
قول می دهم که هیچوقت غذایم را دور نریزم، هرچند که خوشمزه نباشد
قول می دهم که هیچوقت غذایم را دور نریزم، هرچند که من سير باشم
از خدا می خواهم که از اين پسربچه محافظت کند و او را از فقر و بدبختی نجات دهد
اميدورارم که ما نسبت به دنیای اطرافمان حساس باشیم و چشمانمان را به روی حقایق نبندیم
[دوشنبه, اسفند ۲۲, ۱۳۸۴
|
0
نظر
]
تـو شب تولدت ،قلبمـو هديهات ميكنـم
واسه آرامش تـو ،به دوريت عادت ميكنم
يه سبـد رازقي از دشـت جنـون باز ميارم
تـوي گلـدون دو دستت دونه دونه ميكارم
واسه تو لباسي ا زعشق و محبت ميدوزم
روي جادة دلـم ،جاي پاهاتـو مـيبـوسـم
يه سـرود ناب ناب براي اسمت ميسـازم
تمـوم دارو نـدارمـو بـه چشـمت ميبـازم
بـراي اومـدنـت جـادهرو جـارو مـيكنـم
روي بال باد تو دشتها عطر تو بـو ميكنم
براي عبورت از من با تنم يه پل ميسازم
من ميشم راز نهفته تـو ميشي كليـد رازم
واسه آرامش تـو ،به دوريت عادت ميكنم
يه سبـد رازقي از دشـت جنـون باز ميارم
تـوي گلـدون دو دستت دونه دونه ميكارم
واسه تو لباسي ا زعشق و محبت ميدوزم
روي جادة دلـم ،جاي پاهاتـو مـيبـوسـم
يه سـرود ناب ناب براي اسمت ميسـازم
تمـوم دارو نـدارمـو بـه چشـمت ميبـازم
بـراي اومـدنـت جـادهرو جـارو مـيكنـم
روي بال باد تو دشتها عطر تو بـو ميكنم
براي عبورت از من با تنم يه پل ميسازم
من ميشم راز نهفته تـو ميشي كليـد رازم
[دوشنبه, اسفند ۲۲, ۱۳۸۴
|
0
نظر
]
اگه روزي دلت خواست گريه كني
به من بگو قول نميدم بخندانمت ولي با تو گريه ميكنم
اگه روزي خواستي از اينجا بري نترس
به من بگو قول نميدم از رفتن باز دارم ولي با تو همسفر ميشوم
اگه روزي خواستي صداي كسي را بشنوي
به من بگو سكوت كنم اما اگه روزي صدايم كردي به سختي شنيدي زود به سراغم بيا شايد اين منم كه به تسلاي تو نياز دارم
به من بگو قول نميدم بخندانمت ولي با تو گريه ميكنم
اگه روزي خواستي از اينجا بري نترس
به من بگو قول نميدم از رفتن باز دارم ولي با تو همسفر ميشوم
اگه روزي خواستي صداي كسي را بشنوي
به من بگو سكوت كنم اما اگه روزي صدايم كردي به سختي شنيدي زود به سراغم بيا شايد اين منم كه به تسلاي تو نياز دارم