| 4 نظر ]

من یک وجود هستم
هر کسی آن را از پنجره و زاویه خود می بیند
یکی مرا فردی شاد و خندان می بیند
یکی مرا همیشه دل تنگ و گرفته می بیند
یکی مرا بزرگ و یکی کوچک می بیند
چگونه می توانم همه پنجره ها را یکی کنم
زاویه ها را یکی کنم
تا همه مرا همانطور که هستم ببینند
همانطوری که واقعیت دارد و حقیقت وجود من است

4 نظر

ناشناس گفت... @ ۱۰:۰۶ بعدازظهر, اردیبهشت ۲۷, ۱۳۸۵

هیچکس نمیتواند واقعیت وجود دیگری را بداند

ناشناس گفت... @ ۹:۲۰ قبل‌ازظهر, اردیبهشت ۲۸, ۱۳۸۵

هیچ انسانی در این کره ی خاکی آن چیزی نیست که تظاهر می کند.
تو هیچگاه به وجود من پی نخواهی برد و هرگز مرا نمی شناسی.
ارتباط ما در اعماق وجودمان است و بس!

ناشناس گفت... @ ۱۲:۲۹ بعدازظهر, اردیبهشت ۲۸, ۱۳۸۵

هیچوقت نمیشه همه ی پنجره ها رو یکی کرد . تو باید اینو بدونی که هسچوقت نمیشه همه رو از خودت راضی نگه داری . چون انسانها متفاوتند .در انتخاب دوستانت بیشتر دقت کن تا کمتر ازشون ضربه بخوری .
مامان مارال

ناشناس گفت... @ ۱۲:۳۴ بعدازظهر, اردیبهشت ۲۸, ۱۳۸۵

هیچوقت نمیشه همه ی پنجره ها رو یکی کرد . تو باید اینو بدونی که هسچوقت نمیشه همه رو از خودت راضی نگه داری . چون انسانها متفاوتند .در انتخاب دوستانت بیشتر دقت کن تا کمتر ازشون ضربه بخوری .
مامان مارال

ارسال یک نظر

با درود،
از اینکه نظر خود را با من در میان می‌گذارید سپاس‌گزارم.
با مهر
حسین