[سهشنبه, فروردین ۱۷, ۱۴۰۰
|
0
نظر
]
آقای فرداد فرحزاد گفتهاند:«هرجا که حرفهای باشد و اجازه دهد آزادانه و حرفهای گزارش کنم، وپول کافی هم بدهد برایش کار میکنم. حتی اگر کیهان باشد.»«من کارم خبررسانی است و منافع ملی هیچ کشوری برای من مهم نیست»
آقای فرحزاد عزیز، وقتی میگویید منافع ملی و جمعی ایرانیان برایتان مهم نیست، مشخصاً از پشت کردن به خواست و خیر عمومی مردم ایران صحبت میکنید. نمیدانید منافع ملی و جمعی مردم ایران در چیست؟ منافع عمومی مردم ایران در آزادی و حق انتخاب داشتن است، در اینکه بتوانند با رایشان حاکمانشان را انتخاب و پاسخگو کنند، در اینکه همه جای دنیا بهعنوان تروریست و مخرب شناخته نشوند، به هربهانهای تحریم نشوند، نفع جمعی مردم این است که اقتصادشان، اقتصاد متعلق به «خر» نباشد، تحقیر نشوند، توهین نشنود، ارزش و کرامت انسانیشان لگدمال نشود!
وقتی از بیاهمیتی منافع ملی میگویید، گویی صدایِ زجههای مردم را نمیشنوید، صدایِ گرسنگان و پابرهنگان را که همیشه سرکوب شدهاند، صدایِ زنان و دخترانی که برای حق انتخاب پوشش تحقیر شده و بازداشت میشوند، صدایِ مردم معترضی که در خیابان گلوله و باتوم میخورند و فریاد میزنند «مردمو با گلوله زدن»، صدایی که شما بهعنوان روزنامهنگار باید آن را بهخاطر انسان، به گوش جهانیان برسانید. اما شما منافع ملی که همان صدای مردم ستمدیده است برایتان مهم نیست در شکل یه کارگزار ظاهر می شوید و اگر پول خوب به شما بدهند در همان سیستمی که کارگزارش شدهاید آزادانه فعالیت میکنید، حتی اگر کیهان باشد!
وقتی صراحتا میگویید: «من کارم خبررسانی است و منافع ملی هیچ کشوری برای من مهم نیست»، مثل همانهایی میشوید که برای فیلترینگ اینترنت کار میکنند و میگویند «کار من فنی است» یا آنهایی که به مردم شلیک میکنند یا رسانهها را سرکوب میکنند و میگویند «مامورم و معذور»! خبرنگار «کیهان یا پرس تیوی» هم با همین استدلال و توجیه در روند سرکوب (که در اینجا عادیسازی ظلم و ستم و پروپاگاندا است) مشارکت میکند، به خبرنگار آن سیستم و رسانهها آزادی و پول کافی میدهند تا توان خود را در راه سرکوب و نقض حقوق بشر قرار دهد! او آزادانه و با حق انتخاب خود را در اختیار سیستمی قرار میدهد که ضد مردم، ضد انسان و ضد منافع ملی است، درست مثل شما که آزادانه و برای پول این کار را میکنید! با همین نگاه است که عملکرد ضدانسانی و غیرحرفهای نگار مرتضویی، فرناز فصیحی و پروپاگاندایستها و... را توجیه میکنید
«روزنامهنگار» از نظر اصول باید پایبند به «آزادی، حقیقت و ارزشهای انسانی» باشد، حتی در دورانی که اجازه فعالیت آزادانه ندارد. کاستن روزنامهنگاریِ حرفهای به یک شغل، به چرخش دوربینها، به ژست فعالیت آزادانه و پول خوب گرفتن، ظلم به حقیقت و جفا در حق روزنامهنگاران آزاده است. با نگرش این چنینی و بیزنسی به عرصه روزنامهنگاری، جانباختن روزنامه نگارانی چون «محمد فرخی یزدی»، «زهرا کاظمی»، «هدی صابر»، «سیامک پورزند» و بازداشت صدها روزنامهنگار بیمعنا و پوچ است، اما باید بدانید آنها برای حفظ اصول و ارزشهای حرفهای خبرنگاری از جان و زندگیشان مایه گذاشتند تا نفع جمعی و حقوق انسانها ضایع نشود. روزنامهنگار نباید حقیقت و ارزشهای انسانی را قربانی نفع شخصی و «پول خوب گرفتن» کند!
خبرنگار یعنی علیرضا رجایی که بر اصول انسانی و حرفهای خبرنگاری پافشاری و برای حفظ منافع ملی ایستادگی کرد و حتی سلامتیش را از دست داد، او همیشه سربلند و سرافراز است چون در کنار حقیقت و مردم ایستاده است. عکسهای علیرضا رجایی پس از زندان را حتما ببینید و اگر فرصت کردید فیلمهای چون The Post و Mr Jones را تماشا کنید تا بدانید همه چیز روزنامهنگاری در ژست فعالیت آزادانه و پول کافی خلاصه نمیشود، تعهد به آزادی، حقیقت و انسان، مسئولیت خطیری است که گاه انسانها از آن شانه خالی میکنند، حتی اگر «فرداد فرحزاد» باشد.
0 نظر
ارسال یک نظر
با درود،
از اینکه نظر خود را با من در میان میگذارید سپاسگزارم.
با مهر
حسین