[چهارشنبه, فروردین ۱۰, ۱۴۰۱
|
1 نظر
]
ورزش ایران بهخاطر حکومت حاکم بهشدت سیاسی و ایدئولوژیک است. سیاست و ایدئولوژی که مبنای آن نادیده گرفتن حقوق اساسی زنان و در نهایت حذف زنان از عرصه ورزش و اجتماع است.
وقتی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی معتقدند «بعضی ورزشها برای زنان بهداشتی نیستند» یا «در خانههایی که زن در آن خانه کدبانو و خانهدار است به طور طبیعی دائم در حال ورزش است» چگونه میتوان انتظار داشت این افراد به حقوق نیمی از جامعهی ایران احترام بگذارند و آنها را از حقوق بدیهی و اساسی خود محروم نکنند؟
حذف و نادیده گرفتن زنان در عرصه ورزش صرفا به عدم اجازه حضور زنان در استادیومها و ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر ختم نمیشود، تبعیضها و ستمهای بزرگتری هم در سکوت رخ میدهند؛ ورزشهایی چون بوکس و بدنسازی برای زنان ایران ممنوع است؛ ورزش زنان و ورزشکاران زن عمدتا از هیچ حمایت دولتی یا خصوصیای برخوردار نیستند و این موضوع بهشکلی بهواسطه سیاستمدران، فعالان سیاسی و اجتماعی مداراگر و محافظهکار که سعی کردهاند همیشه با ریشسفیدی سمت حکومت بایستند و بحرانها را به حاشیه برانند، عادیسازی شدهاست. خط قرمزهای حکومت جمهوری اسلامی در مورد شکل پوشش زنان ورزشکار، ممنوعیت پخش تلویزیونی، تهیه عکس و گزارش از مسابقات زنان در کنار دیگر ستمها بحران ورزش زنان در ایران را عمیقتر کردهاست. حتی نادعالانه بودن دسترسی به امکانات و اماکن ورزشی برای زنان یکی از بزرگترین مشکلات زنان برای حضور در عرصه ورزش است.
اجبار در حجاب و پوشش زنان ورزشکار و اجبار به تن دادن به قوانین محدودکننده در حوزهی ورزش زنان منجر به این شدهاست که استعدادهای فراوانی در میان زنان ورزشکار در عرصههای مختلف ورزشی از شنا، کشتی، فوتبال، والیبال و... کنارهگیری کنند و در نهایت، حذف اجباری بهخاطر سیاستهای و نگرشهای متحجرانه را بپذیرند و حتی نتوانند در مقابل مخالفت والدین یا همسر که به پشتوانهی حکومت و قوانین تبعیضآمیز شکل گرفته مقاومت کنند.
با همهی این اوصاف آیا ورزشی که بهخاطر سیاست و ایدئولوژی، نیمی از یک جامعه را حذف کرده نباید تعلیق، محروم و تحریم بشود؟ آیا زنان برای گرفتن حق ابتدایی خود راهی جز مقاومت و استفاده از ابزارهای مدنی دارند؟ آیا سکوت عمده ورزشکاران مرد در همراهی با حذف زنان از عرصه ورزش را میتوان نادیده گرفت و صرفا به شادی مردم با موفقیت تیمهای مردان بسنده کرد؟ سرنوشت کودکان دختر علاقمند به ورزش در آینده چه خواهد شد؟ ورزش و آزادی حق زنان است و باید برای بهدست آوردن این حق کنار زنان ایران که نیمی از جمعیت ایران هستند ایستاد.
1 نظر
یادمه وقتی متوجه شدم که چقدر به ورزش بوکس علاقه دارم، و اما شرایط حاکم طوری ذهن شویی کرده بود که چون دختر بودم اجازه همچین ورزشی رو نداشتم و در قسمت مهم این حاکمیت یعنی خانواده، که خب من مقصر چنین افکار رو ج.ا میدانم، با جواب نه روبرو شدم و گفتند این یک ورزش پسرانهاست...
بماند که رویاهایمان خاک شد اما میجنگیم تا جوانه بزند برای نسل های بعد.
و اما چه بد و تلخ که دیر شناختمت آقای رونقی. حقیقتا شما نماد شجاعت هستید و من از شما این را یاد گرفتم. به قول خودتان نباید اجازه بدهیم ترس غلبه کند.
امیدوارم فردای آزادی زنده باشیم تا از شما یاد بگیریم یک وبلاگ نویس موفقی بشویم
درحال حاضر هیچ فعالیتی دراین زمینه ندارم و فعلا درحال نبرد هستیم نبرد حق مقابل باطل.
به امید آزادی شما و ایران
Zahrakarimi053piw@gmail.com
ارسال یک نظر
با درود،
از اینکه نظر خود را با من در میان میگذارید سپاسگزارم.
با مهر
حسین