| 0 نظر ]

 

 


 


 همه خسته‌ایم، اما باید شجاعت، دلیری و آگاهی نیکا و توماج را گسترش دهیم.

این‌روزها، حال ایران بیش از پیش، خوش نیست. در واقع حال ما، مردم ایران، مدتهاست ناخوش و بد است.

از وضعیت موجود، از گزارشی که در مورد نیکا منتشر شد، از اینکه توماج را برای حرف زدن و بیان حقیقت، محکوم کرده‌اند. از اینکه رضا رسایی، عباس دریس مجاهد کورکور و افراد زیادی، زیر حکم اعدام هستند، به‌خاطر وضعیت بچه‌های اکباتان و معترضان دیگر. از اینکه شاهد افزایش خودکشی‌های گروه‌های مختلف و سرمایه های انسانی کشور بصورت‌روزانه هستیم؛ از پزشکان تا شهروندان تحت فشارهای مختلف زندگی روزمره و....
همه این‌ها باعث شده مردم خشمگین و جامعه در آستانه انفجار باشد.

فقر، فساد، رانت دزدی خفت گیری و.... فراگیر شده و اکثریت مردم، توان تامین مایحتاج اولیه زندگی را ندارند. و در چنین شرایطی فرماندهان انتظامی با دو کیلو نشان افتخار بر دوش و سینه‌شان، زنان ایران را خاکریز دشمن معرفی می‌کنند، آنها را عامل بیگانه می‌نامند و از فتح سنگرهای دشمن با این رفتارهای خشن و غیرانسانی در خیابان‌ها، سخن می‌گويند.

حق شهروندی و حقوق اولیه‌ی انسانی و آزادی زنان ایران، خاک ریز هیچ حکومتی و سردار نظامی نیست که بخاطرش حاضر هستند اینگونه با زنان بجنگند!

در جایی و زمانی هستیم که دادخواه هان و خانواده‌های کشته شدگان را علنا آزار میدهند، تهدید و بازداشت می‌کنند که چرا دنبال قاتل عزیزانتان هستید! حکم‌هایی بر اساس اعتراف‌های افرادی که تحت اجبار و شکنجه هستند (شخصا در بازداشتگاه ها شاهد شکنجه‌ها بوده‌ام)، صادر می کنند، هرصدای دیگری را خاموش و ساکت می‌کنند و از این طریق پیش می‌روند.

اگر درگیر بازداشت یکی از اعضای خانواده با آشنایان و اطرافیان خود شدیم، قطعا باید اطلاع رسانی کنیم و حرف بزنیم، در غیر اینصورت با خواست دستگاه امنیتی همراه شده‌ایم. از طرفی نهایتا منجر به آسیب به خود و دیگرانی که تصور می‌کنند این روند کارساز است خواهیم شد، حتی آزار و اذیت هایی که دیدیم را لازم است عمومی بنویسیم و تاثیر این کار را دست‌کم نگیریم.
هر شخصی که ما را مورد اذیت و آزار قرار داد در مقابلش بایستیم حتی اگر با لباس شخصی باشند و رفتاری را با او داشته باشیم که با اوباش، خفت‌گیرها و دزدها داریم! چراکه جواب عناصر فراقانونی، منطقی و قانونی نیست. در هر پوششی که هستند.

مردم داخل کشور به‌دليل انواع بلاهایی که هر روز بر سرشان می‌آید و تحمل وضعيت سخت و فشارهای روزافزون که در آن هستند، پژمرده و افسرده شده‌اند، حال هیچکس خوب نیست، و نمای کف جامعه آنچه در فضای مجازی شاهدیم، نیست چه بسا از واقعیت بسیار دور است.

جامعه هر روز تقلا می‌کند برای اینکه از منجلابی که حاکمیت به اسم زندگی برایش درست کرده، خود را از هر راهی نجات بدهد و نجات خواهد داد، هر چند که پروسه‌ای سخت است.

یادمان نرود که اگر ناامید شدیم یا حس تنهایی و شکست کردیم به این فکر کنیم که  نوجوان ایران، نیکا، تا آخرین نفس و آخرین لحظه جنگید و تسلیم نشد. ما هم مانند نیکا نباید تسلیم شویم و باید تا آخرین توان برای حق زتدگی بجنگیم و تلاش کنیم.

این کشور برای ماست، برای همه مردم ایران است و یقین دارم روزی عاقبت ایران را از اشغالگران ضدبشر حاکم، پس می‌گیریم. نسل جدید ایران ما، کشوری خواهند ساخت که فقر و بی‌عدالتی در آن حاکم نباشد و کسی برای حرف زدن به اعدام محکوم نشود و دختربچه‌ها، برای خواستن حق بدیهی، کشته نشوند.
آگاهی شجاعت و جسارت نیکا و نیکاها را گسترش خواهيم داد....

ما سکوت نمی‌کنیم و این ظالمان حاکم، می‌توانند به شیوه همیشگی خود، همه ما را به خاطر کمترین حرف و اعتراض، بازداشت حتی محکوم به اعدام کنند اما نمی‌توانند وادار به سکوت کنند.
ما با همه این سختی‌ها، در ایران کنار هم هستیم و می‌ایستیم و مدافع یکدیگر و صدای یکدیگر خواهیم بود.
به امید روزهای روشن برای ایران و ملت ایران و برای زن، زندگی، آزادی...

0 نظر

ارسال یک نظر

با درود،
از اینکه نظر خود را با من در میان می‌گذارید سپاس‌گزارم.
با مهر
حسین