| 0 نظر ]
به مرگی جان می‌سپاریم که از آن ما نیست...از دیروز ده‌ها بار این خبر را مرور کرده‌ام انگار نمی‌توانم بپذیرم چنین واقعه‌ای رخ داده است؛ کارگر جوان اهوازی متولد ۱۳۶۶ به‌دلیل آنکه «دیگر چیزی نداشته که به زن و بچه‌اش بدهد و از تامین نان شبش عاجز بوده است.» خود را در کنار چاه نفت در هویزه حلق آویز کرده است. می‌توانیم بفهمیم که او در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود از سوی کارفرما و فقر مالی و فشار...
ادامه نوشته ... »
| 0 نظر ]
از دیروز به خودم می‌گویم مگر می‌شود؟ هر چه دلایلش را مرور می‌کنم باورش سخت‌تر می‌شود! می‌گویند «زن» جوانی که در مقابل یکی از مجتمع‌های قضایی «خودسوزی» کرده، بخاطر بدحجابی بازداشت شده بود، می‌گویند از بازداشت‌‌شدگان ورود به وزرشگاه آزادی بوده است! دلیل بازداشتش چه فرقی می‌کند وقتی که زن بودن جرم است و زن را بعنوان یک «انسان» به رسمیت نمی‌شناسید!؟چگونه به آیندگان بازگو کنیم که زن جوانی بخاطر...
ادامه نوشته ... »