| 0 نظر ]

وقایع اخیر ارومیه، مبنی بر تشدید شکاف‌های قومیتی، بخشی از سیاست‌های امنیتی-اطلاعاتی حکومت و نشان‌دهنده‌ی ترس حاکمیت از شعله‌ور شدن اعتراضات، سقوط و فروپاشی است. تصاویر و ویدئوهای منتشر شده نشان می‌دهد که شعاردهندگان علیه دیگر اقوام، عمدتا نیروهای مذهبی حامی حکومت‌ بوده‌اند که در یک مراسم با فراخوان رسمی مسئولان جمهوری اسلامی شرکت کرده بودند. این شکل از برخوردهای حذفی و سلبی، یادآور شیوه‌ی حکومت در سرکوب مردم در دهه‌های گذشته است. این درگیری‌ها نه میان مردم، بلکه جنگ حکومت علیه مردم و اتحاد آن‌ها است. جشن‌های گسترده‌ نوروزی و شادی مردم در چهارشنبه‌سوری در تمام نقاط ایران، آن هم در شرایطی که حکومت برای عزاداری برنامه‌ریزی کرده بود، بیانگر گذار مردم از ایدئولوژی حاکم و عمیق‌تر شدن شکاف میان ملت ایران و حکومت اسلامی است. ملت ایران در اقدامی بدون هماهنگی، تصویری از ایران آزاد را نشان دادند که ایران فردا می‌تواند چگونه باشد. مردم، حتی با وجود فقر و رنج‌، با شادی کنار یکدیگر ایستاده‌اند.

حکومت از این اتحاد خشمگین است و می‌خواهد جنگ مردم با خود را به تقابل مردم با مردم تبدیل کند. سیاست‌های اخیر و ایجاد شکاف‌های قومیتی به‌منظور افزایش سلطه بر جامعه، خاموش کردن صدای اعتراضات پیش‌رو و گسترش فضای ترس میان شهروندان اتخاذ شده‌اند. بازداشت عاملان برگزاری جشن‌های نوروزی در کردستان، خراسان، شیراز و دیگر شهرها نشان می‌دهد که برخی توانسته‌اند جامعه را برای دور هم جمع شدن بسیج کنند و همین موضوع حکومت را نگران کرده است.

ترک‌ها و کردهای ایرانی در اعتراضات اخیر با شعارهایی چون «آذربایجان بیدار است، تکیه‌گاه کردستان است» یا «یاشاسین کردستان، بژی آذربایجان» نشان داده‌اند که هیچ جنگی میان اقوام ساکن ایران، که همه شهروندان این کشور هستند و قرن‌هاست کنار هم زیست مسالمت‌آمیز دارند، وجود ندارد. جنگ تنها میان مردم آزادی‌خواه و حکومت ظالم است. جنگی که حکومت سعی دارد آن را از حالت «دوقطبی مردم و حکومت» به «تقابل مردم با مردم» سوق دهد تا بتواند از این وضعیت برای بقای خود بهره‌برداری کند. این سیاست‌ها علیه امنیت و اتحاد ملی در حالی اجرا می‌شود که فقر، فلاکت، سرکوب و سایه‌ی جنگ، بنیان کشور را به‌سمت نابودی کشانده است. سیاست‌هایی که پیش از این در مورد مخالفان و اپوزیسیون با تمرکز بر «دشمن‌سازی» اتخاذ شد و کاری کرد که به‌جای تمرکز بر دشمن مشترک (جمهوری اسلامی)، مخالفان علیه هم صف‌آرایی کرده و اساسا جنگ با ستمگران و ستم حاکم را فراموش کنند.

حکومت عامدانه می‌خواهد پیش از آن‌که دچار فروپاشی شود، وحشت فروپاشی را به جامعه ایران تزریق کند و اگر توانست آن را هم به فروپاشی بکشاند. حاکمان جمهوری اسلامی معتقدند اگر نظام نباشد، سرزمین ایران باید به یک زمین سوخته بدل شود و از هیچ تلاشی در این راه دریغ نمی‌کنند و نخواهند کرد. در چنین وضعیتی همه ما مسئولیت داریم و باید هوشیار و آگاه باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی بیش از این بتواند در پیشبرد اهداف خود و نابودی سرزمین‌مان موفق شود. چهره‌ها و فعالان سیاسی، به‌ویژه در میان مخالفان، باید از اظهارات تنش‌زا دوری کنند و اتحاد و همدلی مردم ایران را در اولویت قرار دهند. برخی فعالان و رسانه‌های خارج از کشور نیز در عملکرد خود باید تامل کنند که آیا تحریک اقوام و ترویج انگاره‌های قومی نادرست یا ایجاد فضای رقابت در برتری‌طلبی قومی منتهی به ایجاد شکاف‌های اجتماعی میان شهروندان نمی‌شود؟ 
تاکید می‌کنم همه ما مسئولیت داریم و باید گفتمان‌های قومی و برتری‌طلبی قومی را که منجر به ایجاد چنین شکاف‌های شده و فضا را برای سواستفاده حکومت آماده می‌کند طرد و تحریم کنیم.

آن‌چه از هم‌میهنان‌مان در کوچه و خیابان، بی‌توجه به سیاست‌های سرکوب‌گرایانه و گفتمان‌های نادرست می‌بینیم، اراده‌ای آهنین و شجاعتی بی‌پایان برای تغییر شرایط ایران و پایان دادن به سیاهی حاکم است. حاکمیت سعی می‌کند با تهدید، سرکوب، اختلاف‌افکنی و هزاران ترفند ما شهروندان را متفرق، منزوی و ساکت کند، اما تا امروز موفق نشده و نخواهد شد. ما ایرانیان فارغ از هر اختلاف‌نظر، دین و قوم و قبیله، باید برای ایران، برای فرزندان و کودکان این سرزمین، برای نسل‌های آتی کنار هم بایستیم و پیروز این جنگ نابرابر در مقابل حکومتی باشیم که در تاریخ جهان مشابه نداشته است.

تاریخ و تجربه نشان داده که تلاش برای ایجاد تفرقه، فشار و سرکوب شدید، نه‌تنها ثباتی برای حاکمیت و جامعه ایجاد نمی‌کند، بلکه زمینه نارضایتی عمیق‌تر و انفجارهای اجتماعی بزرگ‌تری را فراهم می‌سازد. به‌عنوان یک آذری، نه‌تنها کردها را دوست دارم، که قلبم برای همه‌ی ایران می‌تپد.

پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی

0 نظر

ارسال یک نظر

با درود،
از اینکه نظر خود را با من در میان می‌گذارید سپاس‌گزارم.
با مهر
حسین